زیارت قبور
معاد |
زیارت قبور از سنتهای اسلامی که در میان شیعیان و اهلسنت رواج دارد و بنابر آیات قرآن کریم و روایات مختلف مستحب دانسته شده است. زیارت قبور، یکی از اعمال مورد اهتمام مسلمانان بوده و در این باره تفاوتی میان اهل سنت و شیعیان نیست. سیره پیامبر اکرم، عمل صحابه، سیره مسلمانان و همچنین فتاوای علمای مذاهب اربعه اهل سنت و مذهب شیعه، از واضحترین دلایل فضیلت زیارت قبور است.
ابن تیمیه، با تمسک به روایت شدّ رحال، زیارت شرعی را محدود به سلام و دعا بر میت دانسته و سایر کارها از جمله سفر برای زیارت را بدعت و شرک قلمداد کرده است. بسیاری از علمای سنی و شیعه، نظریات ابنتیمیه را در آثار خود ردّ کرده و روایت شدّ رحال را به معنای فضیلت فراوان زیارت سه مسجد مذکور در حدیث دانستهاند.
آیات، روایات و سیره پیامبر و معصومان
توجه به آیات قرآن کریم، فتاوای اهل سنت و شیعه درباره زیارت، و همچنین اتکا به سیره عملی رسول خدا(ص)، اهل بیت، بزرگان صحابه، تابعین، علما و مسلمانان، نشان میدهد که زیارت قبور، بهویژه زیارت قبور صالحان و انبیا و در رأس آنان پیامبر اسلام، فضیلت دارد و بر آن تأکید شده است.
آیات قرآن کریم
برای اثبات مشروعیت و فضیلت زیارت قبر پیامبر و همچنین زیارت قبور به طور عام، به آیات متعددی از قرآن کریم استناد شده است:
- زیارت قبر پیامبر: سوره نساء، آیه ۶۴: «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً (و هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق خدا از او اطاعت شود. و اگر آنان هنگامی که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو میآمدند و از خدا آمرزش میخواستند، و پیامبر هم برای آنان طلب آمرزش میکرد، یقیناً خدا را بسیار توبهپذیر و مهربان مییافتند.)»
بنابر آیات و روایات، مؤمنان میتوانند در کنار مزار پیامبر هم استغفار کنند و مسلمانان تفاوتی میان حیات و ممات پیامبر قائل نبوده و رحلت پیامبر را مانع جریان یافتن آیه نمیدانند. چنانکه آداب ارتباط با پیامبر را هم در زمان حیات و هم در زمان ممات، لازم میدانستهاند؛ مانند بلند نکردن صدا در کنار مزار او. فعل «جاؤوک» در آیه به صورت شرطیه بیان شده که نشانه عمومیت در معنا است و بنابراین هم زمان حیات پیامبر را دربرمیگیرد و هم پس از آن را. - زیارت قبور بزرگان دین: سوره حج، آیه ۳۲: «ذلِک وَ مَنْ یعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ (این است [برنامههای حج و حدود و مقرّرات خدا] و هر کس شعایر خدا را بزرگ شمارد، بدون تردید این بزرگ شمردن ناشی از تقوای دلهاست.)»
کسانی که برای مشروعیت زیارت قبور، به این آیه استدلال کردهاند، زیارت قبور بزرگان دین را تعظیم شعائر الهی دانسته و با اتکا به آیه مذکور که تعظیم شعائر الهی را نشانه تقوای قلب دانسته، زیارت قبور بزرگان دین را نیز از نشانههای تقوای قلب میدانند و در نتیجه، هر چیزی که شعار و نشانه دین الهی باشد را مایه تقرب به درگاه خدا قلمداد کردهاند. فاضل مقداد، از اولین کسانی بوده که زیارت پیامبر اکرم و ائمه را از شعائر اسلام دانسته است. - زیارت قبور مؤمنان: سوره توبه، آیه ۸۴: «وَ لاتُصَلِّ عَلی أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لاتَقُمْ عَلی قَبْرِهِ إِنَّهُمْ کفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ (و هرگز به جنازه هیچ کدام از آنان نماز مخوان و بر گورش [برای دعا و طلب آمرزش] نایست، زیرا آنان به خدا و پیامبرش کافر شده و در حالی که فاسق بودند، از دنیا رفتند.)»
بنابر این آیه، به پیامبر دستور داده شده که نباید بر جنازه منافقان نماز بگذارد و کنار قبر او بایستد. بسیاری از فقها از جمله فاضل مقداد، ابوالفتوح حسینی جرجانی و جعفر سبحانی، به مفهوم این آیه اتکا کرده و تأکید کردهاند که در نتیجه، انجام این دو کار برای غیرمنافقان، خوب و شایسته است. به گفته برخی مفسران، این آیه نشانگر سیره مسلمانان و عمل رسول خداست؛ چنانکه اگر پیامبر این کار را درباره مؤمنان انجام نمیداد، نهی از آن برای منافقان، معنا و مفهوم درستی نمیداشت.
سنت و روایات اسلامی
بنابر روایات اسلامی، پیامبر اکرم(ص) نهتنها یاران خود را به زیارت قبور فرامیخوانده، بلکه خود نیز به زیارت قبور میرفت. در صحیح مسلم از قول عایشه آمده است که پیامبر در آخرین بخش شب، خانه را به قصد زیارت بقیع ترک میکرد و با صاحبان قبور سخن میگفت.
پیامبر اکرم پس از منع اولیه از زیارت قبور در صدر اسلام، دستور زیارت قبور را صادر کرد. گزارشهای متعددی از رفتن پیامبر به قبرستان بقیع، مزار مادر و همچنین مزار شهدا در کتابهای تاریخی و حدیثی ذکر شده است.
در گفتارهای نقل شده از معصومان هم به وفور توصیه به زیارت قبور آمده و گزارشهای فراوانی از سیره عملی آنان در این زمینه در دست است که موجب شده فقها درباره مشروعیت، جواز و استحباب زیارت قبور شبههای نداشته باشند.
کتابهای فراوانی با عنوان المزار یا الزیارات تألیف شده که اقوال، اعمال و سنت معصومان درباره زیارت قبور را جمعآوری کردهاند. ابن قولویه قمی، شیخ مفید، سید ابن طاووس و شهید اول، برخی از تألیفکنندگان اینگونه آثار هستند.
متکلمان شیعه مانند شیخ مفید، سید محسن امین، علامه امینی، جعفر سبحانی و سید حسن طاهری خرمآبادی، در آثار خود، برای اثبات مشروعیت زیارت قبور و پاسخ گفتن به شبهات اهل سنت، به سنت معصومان در این باره استناد کردهاند و برخی از آثار اهل سنت از جمله صحیح مسلم را نیز شاهد گرفتهاند که حاوی روایاتی در فضیلت زیارت قبور است.
فتاوای فقهای اهل سنت
علمای سنی نیز به آیات و روایات فراوانی درباره زیارت قبور استناد کردهاند که برخی از آنها ناظر به زیارت قبور به معنای عام است و برخی دیگر، اختصاص به زیارت قبر پیامبر اکرم دارند.
- ابن هُبیره (۴۹۹-۵۶۰ق)، فقیه حنبلی، در کتاب اتفاق الأئمه نقل کرده است که مالک، شافعی، ابوحنیفه، و احمد بن حنبل، زیارت قبر پیامبر را مستحب دانستهاند.
- از احمد بن حنبل نقل شده است که وقتی به مقابر وارد شدید، فاتحه و معوذتین بخوانید: «اذا دخلتم المقابر فاقرؤوا الفاتحة والمعوذتین.»
- شمس الدین بن عبدالواحد مقدسی، از علمای حنبلی (درگذشته ۶۶۳ق)، به چند حدیث استناد کرده و تصریح کرده است که مسلمانان در همه مکانها و زمانها به زیارت قبور میرفته و برای مردگانشان قرآن میخواندهاند. او این سنت را اجماعی دانسته و گفته که کسی آن را منکر نشده است. «من مرّ علی المقابر و قرأ قل هو الله احد احدی عشر مرّة ثم وهب اجره للأموات، اعطی من الأجر بعدد الأموات» و «من دخل المقابر ثم قرأ فاتحة الکتاب و قل هو الله و الهیکم التکاثر ثم قال: أنی جعلت ما قرءت من کلامک لأهل المقابر من المؤمنین و المؤمنات، کانو شفعاء له الی الله تعالی»، برخی از روایاتی است که او به آنها استناد کرده است.
- محی الدین نووی (درگذشته ۶۷۶ق)، شارحِ صحیح مسلم و از فقهای شافعی، نصوص شافعی و اصحاب را بر این متفق میداند که زیارت قبور برای مردان مستحب است. او علاوه بر اجماع مسلمین، احادیث صحیح مشهور را دلیل این استحباب دانسته است.
- سید محمد امین مشهور به ابن عابدین (درگذشته ۱۲۵۲ق)، از علمای حنفی قرن سیزدهم، زیارت قبور در هر هفته را مستحب دانسته است.
زیارت قبور در فرهنگ اسلامی
یکی از کارکردهای زیارت قبور در فرهنگ اسلامی، یادآوری مرگ و توجه به کوتاهی زندگی است. ابن سینا (۳۷۰-۴۲۸ق) در کتاب معنی الزیارة، زیارت قبور را موجب پرهیز از استغراق در امور دنیوی دانسته و آن را سبب بازگشت به سوی خداوند قلمداد کرده است.
فخر رازی (۵۴۴-۶۰۶ق)، فقیه، متکلم و مفسر اهل سنت، فوایدی برای زیارت قبور برشمرده و معتقد است انسانهای خردمند از زیارت قبور بهره میبرند.
زیارت قبور در فرهنگ اسلامی، گرچه در عصر صحابه و تابعین چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما در عصر تابعان، به تدریج گسترش یافت. محمد بن ابراهیم تیمی و عبدالله بن بریده، تابعیانی بودند که با نقل روایاتی از پیامبر درباره زیارت قبور، به گسترش فرهنگ زیارت قبور یاری رساندند.
با این حال کسانی از جمله عامر بن شراحیل شعبی و ابراهیم نخعی، زیارت قبور را ناخوشایند و حتی نفرینشده دانستند. بر اساس برخی گزارشها حسن مثنی نواده امام حسن(ع) هم با زیارت قبور مخالف بود.
بر اساس روایات شیعه، مردگان به زائران قبور خویش انس میگیرند و از دوری آنها دلتنگ میشوند. در برخی دیگر از روایات آمده است که مردگان هم به زیارت زندگان خویش میآیند و اگر زندگان رفتاری نیکو داشته باشند، خرسند میشوند و اگر بدکاری پیشه کنند، اندوهناک شده و حسرت میخورند. با توجه به اسناد بازمانده از قرن چهارم هجری، میتوان دریافت که با گذشت زمان، نهتنها زیارت قبور ترک نشده، بلکه افزایش یافته و به رفتاری رایج تبدیل شده است.
عارفان و صوفیان
عرفا و اهل تصوف، چه در مذهب شیعه و چه در میان اهل سنت، زیارت قبور را بخشی از سلوک الی الله دانسته و مبانی و دلایل مشروعیت زیارت قبور را در آثار خود تبیین کردهاند. زیارت مقبره شیخ و بیتوته کردن در آن، بخشی از آداب مریدان و معتقدان به اوست. عبدالرحمان جامی در کتاب نفحات الانس، قبور صوفیانی از اهل سنت را برمیشمرد که قبرشان زیارتگاه است و مردم برای تبرک به آنجا میروند؛ از جمله، معروف کرخی (درگذشته ۲۰۰ق) در بغداد، ابراهیم ستنبه هروی (زنده در قرن دوم هجری) در قزوین، و شیخ بهاءالدین عمر (درگذشته ۸۵۷ق) در عیدگاه دارالسلطنه هرات.
آرامگاه هجویری در لاهور، نظام الدین اولیا در دهلی و مزار گیسودراز در گلبرگه حیدرآباد دکن، برخی از مزارهای صوفیه است که علاوه بر مسلمانان، هندوها هم به زیارت آنها میرفتهاند. بقعههایی در افریقا، مدفن مشایخ صوفیه بوده و محرابی برای عبادت و محلی برای تلاوت قرآن و اعتکاف زائران دارد و به آن زاویه میگویند. برخی از این مزارها در آفریقا، حتی مزار زنانی بوده است که در این زاویهها تعلیم یافته و به مراتب بالایی رسیدهاند. مزار وابستگان به اهل بیت و بزرگان شیعه، در مصر هم وجود دارد که مرکز برپایی آیینهای تصوف بوده است. از اواخر سده ۱۳ و در تمام قرن ۱۴ قمری، مهمترین نشانه تصوف در مصر، برپایی جشن میلاد پیامبر، اهل بیت و اولیا در مزارها و مساجد بود.
ابنتیمیه و زیارت قبور
ابنتیمیه (۶۶۱-۷۲۸ق)، از اولین کسانی بوده که حرمت سفر برای زیارت قبر پیامبر، دعا و درخواست حاجت در کنار قبر پیامبر را مطرح کرده است. به ادعای او، هر کس سفرش را به قصد زیارت قبر رسول اکرم انجام دهد، با اجماع مسلمانان مخالفت کرده و از شریعت پیامبر اکرم خارج شده است. او همچنین درباره مسح کردن، بوسیدن و گذاشتن صورت بر قبور، ادعا کرده که همه مسلمانان آن را نهی میکنند و احدی از سلف و بزرگان، چنین کاری نکردهاند. او این کار را شرک دانسته است.
به عقیده این تیمیه، مسافرت به قصد زیارت قبر پیامبر، سفر معصیت بوده و نماز در چنین سفری شکسته است.
هیئت عالی صدور فتوا در عربستان سعودی که بالاترین مقام دینی در این کشور است و از نظرات ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب پیروی میکند، درباره زیارت قبور اعلام کرده است که سفر به مدینه برای زیارت قبر پیامبر جایز نیست و اگر کسی برای کاری مثل تجارت یا طلب علم و امثال آن به مدینه سفر کرد، میتواند قبر پیامبر را هم با شروطی زیارت کند. این هیئت فتوا، برای صدور حکم، به حدیث شدّ رحال استناد کرده است. در این حکم همچنین دعا و استغاثه به پیامبر بعد از وفات، مثل دعا و استغاثه به سایر مردگان دانسته شده و شرک اکبر تلقی شده است.
روایت شدّ رحال
برخلاف اکثر مسلمانان، گروه اندکی با تمسک به حدیث شدّ رحال، مسافرت به قصد زیارت قبور پیامبران، امامان و اولیا را حرام، مکروه و یا فاقد مبنای شرعی دانستهاند. متن این روایت که در منابع اهل سنت مانند صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن ماجه و برخی منابع دیگر، آمده، این است: «لاتُشَدُّ الرِّحَالُ إِلاَّ إِلَی ثَلاثَةِ مَسَاجِد: المَسْجِدِ الحَرَام وَمَسْجِدِی هَذَا وَالمَسْجِدِ الأَقْصَی»؛ «بار سفر بسته نمیشود مگر به قصد سه مسجد: مسجدالحرام، مسجد من و مسجدالاقصی.»
ابن تیمیه ادعا کرده است که صحت روایت مذکور و لزوم عمل به آن، مورد قبول همه علماست. او در جای دیگری ادعا میکند که سفر برای قبور انبیا و صالحان بدعت است و هیچ کدام از اصحاب و تابعان چنین سفری را نداشتند و به آن هم دستور ندادند و هیچ کدام از پیشوایان مسلمانان آن را مستحب نشمردند و بنابراین هر کسی به چنین کاری اعتقاد داشته باشد و آن را انجام بدهد مخالف با سنت و اجماع پیشوایان رفتار کرده است. وی همچنین ادعا میکند که تمام احادیثی که درباره زیارت قبر پیامبر(ص) روایت شده ضعیف و دروغ است.
پاسخهایی که به این ادعا داده شده است عبارتند از:
۱- اگر معنایی که ابن تیمیه از این حدیث ارائه میدهد درست باشد نتیجه این میشود که هیچگونه مسافرتی جایز نیست، نه زیارتی، نه سیاحتی، نه برای صله رحم، نه برای کسب علم و نه برای جهاد فی سبیل اللَّه و غیره، در حالی که ضروری اسلام و صریح آیات و روایات است که بسیاری از این سفرها، یا واجب است یا مستحب یا جایز. از سوی دیگر صدور حکم برای مصادیقی که عمده آن مصادیق با دلایل دیگر از شمول این حکم خارج شدند امری ناپسند است و در اینجا اگر بخواهیم این روایت را با همین معنای ظاهری در نظر بگیریم چنین مشکلی پیش میآید. پس این روایت با این معنایی که ابن تیمیه ارائه میدهد مقبول نیست و میتوان گفت که پیامبر(ص) چنین معنایی را مد نظر نداشتند.
۲- حدیث در صدد بیان حکم سفر به مساجد است و منظور حدیث این است که سفر به مساجد شهرهای مختلف به قصد نماز در آن مساجد هیچ فضیلتی ندارد مگر سفر به مساجد سهگانه. چرا که در مساجد سهگانه ثواب نماز به مراتب افزایش مییابد. بنابراین اگر کسی قصد سفر به غیر از این مساجد را کند تا شخص صالح یا قریب یا دوستی را زیارت کند و یا مقصودش تحصیل علم یا تجارت و یا گردش تفریحی باشد، داخل در این حدیث نمیشود. و مؤید آن، روایتی است که احمد بن حنبل از طریق شهر بن حوشب نقل کرده است. شهر بن حوشب گفته است: از ابوسعید خواستم نظرش را درباره نماز در کوه طور بگوید. از او شنیدم که گفت: رسول خدا فرمود: «شایسته نیست که نمازگزار قصد رفتن به مسجدی و آرزوی نماز در آن مسافرت کند، مگر به قصد رفتن به مسجدالحرام و مسجدالاقصی و مسجد من.»
۳- در روایت «لا تشد» آمده است و این فعل در ادبیات زبان عربی فعل نفی به شمار میآید و نه فعل نهی، کلمه نفی ظهور در تحریم ندارد، بلکه برای اثبات استعمال نفی در مقام نهی نیازمند به قرینه است. و در حدیث «لاتشدّ الرحال» هیچ قرینهای بر استعمال نفی در مقام نهی وجود ندارد. بلکه وجود کلمه «لا تنبغی» در روایت شهر بن حوشب قرینه است بر اینکه کلمه «لاتشدّ» در این روایت جهتِ توصیهای دارد و فضیلت سفر به مکان دیگر را نفی مینماید و هیچ دلالتی بر حرمت سفر برای زیارت قبور ندارد. ابن قدامه میگوید: ««لاتشدّ الرحال...» حمل بر نفی فضیلت میشود نه حرمت.».»
۴- بر خلاف ادعای ابن تیمیه، زیارت قبر پیامبر از دیرباز میان مسلمانان و اصحاب بوده است. سبکی از علمای اهل سنت در کتاب شفاء السقام فی زیاره خیر الانام، اسامی تعداد زیادی از بزرگان اهل سنت را که به زیارت پیامبر(ص) رفتهاند ذکر کرده است.
بسیاری از عالمان مسلمان از مذاهب مختلف اسلامی، آثاری در پاسخ به ابن تیمیه و با هدف ردّ ادعاهای او نوشتهاند.
برخی از آثاری که در این زمینه توسط علمای اهل سنت نوشته شده است عبارتند از:
- الجوهر المنظم فی زیاره القبر الشریف النبوی المکرم تالیف ابن حجر هیثمی شافعی
- اتحاف الزائر و اطراف المقیم للسائر فی زیاره النبی صلی الله علیه و سلم تالیف ابن عساکر شافعی
- آراء اهل السنه فی ابن تیمیه تالیف حسن بن علی سقاف شافعی
- محق التقول فی مساله التوسل تالیف محمد زاهد کوثری حنفی
- تعریف الانام فی التوسل بالنبی و زیارته علیه الصلاه و السلام تالیف محمد بن محمد فاسی مالکی
- شفاء الفؤاد بزیاره خیر العباد تالیف محمد حسنی مالکی
- کتاب الدره الثمینه فیما لزائر النبی صلی الله علیه و سلم الی المدینه المنوره تالیف احمد بن محمد قشاشی مالکی
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ محمدینژاد، زیارت قبور و سفرهای زیارتی از نگاه اهل سنت، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۷-۱۴۸.
- ↑ بر اساس ترجمه حسین انصاریان.
- ↑ فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، بهار ۱۳۹۲ش، ص۱۴۲-۱۴۴.
- ↑ بر اساس ترجمه حسین انصاریان.
- ↑ فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، بهار ۱۳۹۲ش، ص۱۴۶-۱۴۷.
- ↑ فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، بهار ۱۳۹۲ش، ص۱۴۸.
- ↑ بر اساس ترجمه حسین انصاریان.
- ↑ فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، بهار ۱۳۹۲ش، ص۱۴۸-۱۴۹.
- ↑ فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، بهار ۱۳۹۲ش، ص۱۴۹.
- ↑ فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، بهار ۱۳۹۲، ص۱۵۱.
- ↑ فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، بهار ۱۳۹۲ش، ص۱۵۱.
- ↑ فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، بهار ۱۳۹۲ش، ص۱۵۱.
- ↑ فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، بهار ۱۳۹۲ش، ص۱۵۲.
- ↑ فرمانیان و صداقت، زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن، بهار ۱۳۹۲ش، ص۱۵۳.
- ↑ محمدینژاد، زیارت قبور و سفرهای زیارتی از نگاه اهل سنت، ۱۳۹۳ش، ص۱۳۵.
- ↑ محمدینژاد، زیارت قبور و سفرهای زیارتی از نگاه اهل سنت، ۱۳۹۳ش، ص۱۳۶.
- ↑ محمدینژاد، زیارت قبور و سفرهای زیارتی از نگاه اهل سنت، ۱۳۹۳ش، ص۱۳۶.
- ↑ محمدینژاد، زیارت قبور و سفرهای زیارتی از نگاه اهل سنت، ۱۳۹۳ش، ص۱۳۶.
- ↑ آبراهامف، توجیه فلسفی فخرالدین رازی از زیارت قبور، اسفند ۱۳۸۰، ص۸۷.
- ↑ آبراهامف، توجیه فلسفی فخر الدین رازی از زیارت قبور، اسفند ۱۳۸۰، ص۸۷.
- ↑ خانی، مفهوم زیارت و جایگاه آن در فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۲ش.
- ↑ خانی، مفهوم زیارت و جایگاه آن در فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۲ش.
- ↑ خانی، مفهوم زیارت و جایگاه آن در فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۲ش.
- ↑ خانی، مفهوم زیارت و جایگاه آن در فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۲ش.
- ↑ صداقت، شایستگی زیارت اهل قبور، عقیده مشترک عارفان و صوفیان تشیع و تسنن، ۱۳۹۱ش، ص۹۴.
- ↑ صداقت، شایستگی زیارت اهل قبور، عقیده مشترک عارفان و صوفیان تشیع و تسنن، ۱۳۹۱ش، ص۹۴.
- ↑ صداقت، شایستگی زیارت اهل قبور، عقیده مشترک عارفان و صوفیان تشیع و تسنن، ۱۳۹۱ش، ص۹۴.
- ↑ صداقت، شایستگی زیارت اهل قبور، عقیده مشترک عارفان و صوفیان تشیع و تسنن، ۱۳۹۱ش، ص۹۷.
- ↑ صداقت، شایستگی زیارت اهل قبور، عقیده مشترک عارفان و صوفیان تشیع و تسنن، ۱۳۹۱ش، ص۹۷.
- ↑ صداقت، شایستگی زیارت اهل قبور، عقیده مشترک عارفان و صوفیان تشیع و تسنن، ۱۳۹۱ش، ص۹۸.
- ↑ صداقت، شایستگی زیارت اهل قبور، عقیده مشترک عارفان و صوفیان تشیع و تسنن، ۱۳۹۱ش، ص۹۷.
- ↑ عباسی، رد نظر وهابیت از سوی اهل سنت در حرمت زیارت قبور، ۱۳۹۱ش، ص۱۰۰ و ۱۰۱.
- ↑ عباسی، رد نظر وهابیت از سوی اهل سنت در حرمت زیارت قبور، ۱۳۹۱ش، ص۱۰۱.
- ↑ عباسی، رد نظر وهابیت از سوی اهل سنت در حرمت زیارت قبور، ۱۳۹۱ش، ص۱۰۱.
- ↑ عباسی مقدم، بررسی متنی و سندی روایت شد رحال، ۱۳۹۱ش، ص۱۹۲-۱۹۳.
- ↑ ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۵۲۰.
- ↑ ابن تیمیه، الفتاوی الکبری، ج۱، ص۱۴۲.
- ↑ ابن تیمیه، مجموع الفتاوی، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۵۵.
- ↑ امین، کشف الارتیاب، ص۳۷۷.
- ↑ عسقلانی، فتح الباری، ج ۳، ص۵۳.
- ↑ ابن قدامه، المغنی، ج ۲، ص۱۰۴.
- ↑ سبکی، شفاء السقام، ص۶۷.
- ↑ عباسی مقدم، بررسی متنی و سندی روایت شد رحال، ۱۳۹۱ش، ص۱۹۳.
- ↑ حدثنا یحیی بن یحیی التیمی ویحیی بن أیوب وقتیبة بن سعید (قال یحیی بن یحیی: أخبرنا. وقال الآخران: حدثنا اسماعیل بن جعفر) عن شریک (وهو ابن أبی نمر) عن عطاء بن یسار، عن عائشة؛ أنها قالت: کان رسول الله صلی الله علیه وسلم (کلما کان لیلتها من رسول الله صلی الله علیه وسلم) یخرج من آخر اللیل إلی البقیع. فیقول: السلام علیکمدار قوم مؤمنین. وأتاکم ما توعدون غدا. مؤجلون. وإنا، إن شاء الله، بکم لاحقون. اللهم اغفر لأهل بقیع الغرقد. صحیح مسلم، دارالفکر، ج۳، ص۶۳
منابع
- امین عاملی، سیدمحسن، کشف الارتیاب، تحقیق حسن الامین، قم، مکتبة الحرمین.
- سبکی، علی بن عبدالکافی، شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۴۱۹ق.
- ابن قدامه، المغنی، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ افست، بیتا.
- ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، فتح الباری شرح صحیح البخاری، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- آبراهامف، بنیامین، عروجنیا، پروانه، «توجیه فلسفی فخرالدین رازی از زیارت قبور»، در فصلنامه معارف، اسفند ۱۳۸۰ش، شماره ۵۴.
- خانی، حامد، «مفهوم زیارت و جایگاه آن در فرهنگ اسلامی»، در جستاری در ادعیه رضویه با تأکید بر الصحیفة الرضویة الجامعة، تهران، دانشگاه امام صادق، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- صداقت، مجتبی، «شایستگی زیارت اهل قبور، عقیده مشترک عارفان و صوفیان تشیع و تسنن»، در مجله هفت آسمان، تابستان ۱۳۹۱ش، شماره ۵۴.
- عباسی، حبیب، «رد نظر وهابیت از سوی اهل سنت در حرمت زیارت قبور»، در مجله سراج منیر، پاییز و زمستان، ۱۳۹۱ش، شماره ۷ و ۸.
- عباسی مقدم، مصطفی، «بررسی متنی و سندی روایت شد رحال»، در مجله حدیثپژوهی، ۱۳۹۱ش، شماره ۸.
- فرمانیان، مهدی، صداقت، مجتبی، «زیارت قبور و دلایل عالمان شیعه بر مشروعیت آن»، در مجله شیعهشناسی، بهار ۱۳۹۲ش، شماره ۴۱.